۱۲ مطلب در شهریور ۱۳۹۶ ثبت شده است

دنیا نمی ماند...


امام علی(ع):

دنیا٬درحال انتقال از یکی به دیگری است واز کف رفتنی است.گیرم که دنیا برای تو بماند٬تو برای آن نمی مانی.

غرر الحکم ح۱۸۰۲

وصیت پدر:

شخصی به پسرش وصیت کرد که پس از مرگم جوراب کهنه ای به پایم بپوشانید، میخواهم در قبر در پایم باشد. 

وقتی که پدرش فوت کرد و جسدش را روی تخته شست و شوی گذاشتند تا غسل بدهند، پسر وصیت پدر خود را به عالم اظهار کرد، ولی عالم ممانعت کرد و گفت: طبق اساس دین ما ، هیچ میت را به جز کفن چیزی دیگری پوشانیده نمیشود! 

ولی پسر بسیار اصرار ورزید تا وصیت پدرش را بجای آورند، سر انجام تمام علمای شهر یکجا شدند و روی این موضوع مشورت کردند، که سر انجام به مناقشه انجامید...

در این مجلس بحث ادامه داشت که ناگهان شخصی وارد مجلس شد و نامه پدر را به دست پسر داد، پسر نامه را باز کرد، معلوم شد که نامه(وصیت نامه) پدرش است و به صدای بلند خواند:

پسرم! میبینی با وجود این همه ثروت و دارایی و باغ و این همه امکانات حتی اجازه نیست یک جوراب کهنه را با خود ببرم. 

یک روز مرگ به سراغ تو نیز خواهد آمد، هوشیار باش، به توهم اجازه یک کفن بیشتر نخواهند داد. پس کوشش کن از دارایی که برایت گذاشته ام استفاده کنی و در راه نیک و خیر به مصرف برسانی و دست افتاده گان را بگیری، زیرا یگانه چیزی که با خود به قبر خواهی برد همان اعمالت است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابوالفضل پریمی

جذب دوست با اخلاق خوب...

داستان:

ابو علی سینا هنوز به سن بیست سال نرسیده بود که علوم زمان خود را فرا گرفت و در علوم الهی و طبیعی و ریاضی و دینیِ زمان خود، سرآمد عصر شد. روزی به مجلس درس ابو علی بن مسکویه، دانشمند معروف آن زمان، حاضر شد. با کمال غرور، گردویی را جلو ابن مسکویه افکند و گفت: مساحت سطح این را تعیین کن؟

ابن مسکویه جزوه هایی از یک کتاب را که در علم اخلاق و تربیت نوشته بود (کتاب طهارة الاعراق) جلو ابن سینا گرفت و گفت: تو نخست اخلاق خود را اصلاح کن تا من مساحت سطح گردو را تعیین کنم! تو به اصلاح اخلاق خود محتاج تری از من به تعیین مساحت سطح این گردو.

ابو علی از این گفتار شرمسار شد و این جمله راهنمای اخلاقی او در همه عمر قرار گرفت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابوالفضل پریمی

راز شاد زیستن...

راز شاد زیستن:

خاک، تا دانه‌ها رو سبز نکنه، خودش سبزه‌زار نمیشه.

 این یعنی سبز کن، تا سبز بشی.

 این یک قاعده است...

 وقتی که تو زندگیت برای شادی و خوشبختی دیگران تلاش میکنی،

حتماً خداوند کسی رو قرار میده که برای شادی و خوشبختی تو، تلاش کنه...

چرا که این قانون خداوند است...

سوره الرحمن آیه ۶۰

هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَان؟!

 آیا جزای نیکی جز نیکی است؟!

یعنی: اگر احسان کنی، احسان می‌بینی.

 اگر نیکی کنی، نیکی می‌بینی.

پس: اگر میخوای دلشاد بشی، باید دلی رو شاد کنی.️

 پیامبر اکرم (ص) فرمود:

 هر کس که میخواهد دعایش مستجاب شود، و غمش از بین برود، باید گره از کار گرفتارى باز کند.

 نهج الفصاحه ص ۷۵۹ ، ح ۲۹۶۱.

پس: گره از کارِ مردم باز کن، تا خدا گره از کارت باز کنه.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابوالفضل پریمی

ولادت امام کاظم(ع)

️ امام کاظم(ع):

پس از خداشناسی، برترین کاری که بنده، به وسیله آن به خداوند نزدیک می شود عبارت است از: نماز، نیکی به پدر و مادر، ترکِ حسد و خودپسندی و فخرفروشی.

تحف العقول، ص391

 شرح حدیث:

«قرب به خدا»، هدفی بزرگ و مقدّس است.

چگونه می توان به خدا نزدیک شد؟

بی شک، کارهایی که پسندیده خداست و به آنها فرمان داده و از بندگانش خواسته است، اگر انجام گیرد، بنده را به خدا نزدیک می کند. «نماز» یکی از مهمترین دستورهای الهی است و بارها در قرآن، فرمانِ «اقیموا الصّلاه» آمده است.

نیکی به والدین، کار خداپسند دیگری است. در اهمیت آن همین بس که خداوند، در کنار فرمان به خداپرستی، احسان به پدر و مادر را آورده است. «الاّ تَعبُدوا اِلّا اِیّاهُ وَ بِالوالِدَینِ اِحساناَ».(1)

حسد، خودپسندی و فخر، هر سه از صفات ناپسندند.

پرهیز از اینها نیز مایه نزدیک شدن به خداست.

سرآمد همه فضایل و اعمال قرب آور، «معرفت خدا» ست. کارهای شایسته دیگر هم از کسی سر می زند که خداشناس باشد و مطیع فرمان او. از این رو، امام کاظم(ع) جایگاه والای خوبیهای یاد شده را در مرتبه بعد از معرفت یاد می کند.

در کسب این گوهرها کوشا باشیم.

1. اسراء(17)، آیه 23.

منبع: حکمت های کاظمی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام کاظم علیه السلام)


میلاد امام موسی کاظم(علیه السلام)مبارک باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابوالفضل پریمی

عید غدیر عید ولایت...


عید است و هوا شمیم جنت دارد

نام خوش مصطفی حلاوت دارد

با عطر گل محمدی و صلوات

این محفل ما عجب طراوت دارد

____________________

صد شکر که پیغمبر رحمت داریم

هم دست به دامان ولایت داریم

با ذکر شریف و مستجاب صلوات

امید شفاعت به قیامت داریم

_____________________

قسم به جان تو ای عشق ای تمامی هست

که هست هستی ما از خم غدیر تو مست

در آن خجسته غدیر تو دید دشمن و دوست

که آفتاب برد آفتاب بر سر دست

عید سعید غدیر خم مبارک باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابوالفضل پریمی

امام هادی(ع)وقفس شیر ها....

کرامتی از امام هادی علیه السلام

در روزگار حکومت متوکل زنی ادعا کرد که زینب دختر فاطمه زهرا سلام الله علیها است متوکل به او گفت: تو زن جوانی هستی و از زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله سالیانی گذشته است. 

آن زن گفت: رسول خدا دستش را بر بدن من کشیده است و از خداوند خواسته که هر چهل سال جوانی ام را به من برگرداند و من این مطلب را تا به حال برای مردم اظهار نکردم. متوکل سران ابی طالب و فرزندان عباس و قریش را خواست و مشورت کرد آنها گفتند در فلان تاریخ زینب دختر حضرت فاطمه علیه السلام وفات یافته است ولی آن زن می گفت دروغ است . 

متوکل گفت: من از فرزندان عباس نیستم اگر نتوانم حجت و دلیلی نقض سخن این زن بیاورم. 

اطرافیان گفتند: امام هادی علیه السلام را بخواه امید است که پاسخی داشته باشد. 

امام هادی علیه السلام به آن زن فرمود: گوشت بدن فرزندان فاطمه سلام الله علیها بر درندگان حرام است بنابراین اگر راست می گوئی داخل محوطه درندگان بشو. 

آن زن گفت: دیگران که در این مجلس مدعی هستند از فرزندان امام حسن و امام حسین علیهما السلام هستند داخل شوند. 

متوکل به حضرت هادی علیه السلام گفت: شما خودتان داخل شوید. 

امام فرمود: مانعی ندارد، نردبانی آوردند و در محوطه ای که شش شیر بود امام داخل شد پس از ورود امام تمام شیرها خود را به امام نزدیک کردند و امام دست بر سر آنها می کشید 

وزیر متوکل گفت: تا این خبر منتشر نشده حضرت را خارج کن. 

متوکل گفت: ای ابوالحسن ما قصد سوئی نسبت به تو نداشتیم، فقط می خواستیم به گفته ات یقین پیدا کنیم، دوست دارم که بیرون بیایی امام هادی علیه السلام برخاست و به طرف نردبان حرکت کرد در حالی که همه شیرها خود را به لباس حضرت می مالیدند امام روی اولین پله نردبان که قرار گرفت متوجه شیرها شد و با دست اشاره کرد که بر گردند و شیر ها برگشتند، امام از محوطه شیران خارج شد و فرمود: هر کس می پندارد که از فرزندان فاطمه است در این مکان برود 

متوکل به آن زن گفت: داخل محل شیران برو آن زن گفت: شما را به خدا دست نگه دارید من ادعای باطلی کردم من دختر فلانی هستم تنگ دستی و فشار مرا به این کار وادار کرد. 

متوکل گفت: او را داخل محوطه شیران بیافکنند. در این هنگام مادر متوکل شفاعت کرد و او را نجات داد. 

 منبع : بحار الانوار  ج ۵۰ ص ۱۴۹

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابوالفضل پریمی

ولادت امام هادی(ع)

امام هادی(ع):

همانا ولایت ما اهل بیت براى شیعیان و دوستانمان پناهگاه امنى مى باشد که چنانچه در همه امور به آن تمسّک جویند، بر تمام مشکلات [مادّى و معنوى] فایق آیند.

تحف العقول ص۳۵۷

 

اهل ولا مرحبا فصل سرور آمده

سینه سینای دل مرکز طور آمده

ساقی توحید با جام طهور آمده

جلوه گر از برج غیب آیت نور آمده


ولادت امام هادی علیه السلام بر همه مبارک.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابوالفضل پریمی

جهاد با نفس...

داستانی دل نشین....

آهنگری با وجود رنجهای متعدد و بیماری اش عمیقا به خدا عشق می ورزید. روزی یکی از دوستانش که اعتقادی به خدا نداشت،از او پرسید

تو چگونه می توانی خدایی را که رنج و بیماری نصیبت می کند، را دوست داشته باشی؟

آهنگر سر به زیر اورد و گفت

وقتی که میخواهم وسیله آهنی بسازم،یک تکه آهن را در کوره قرار می دهم.سپس آنرا روی سندان می گذارم و می کوبم تا به شکل دلخواه درآید.اگر به صورت دلخواهم درآمد،می دانم که وسیله مفیدی خواهد بود،اگر نه آنرا کنار میگذارم.

همین موضوع باعث شده است که همیشه به درگاه خدا دعا کنم که خدایا ، مرا در کوره های رنج قرار ده ،اما کنار نگذار.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابوالفضل پریمی

ویژگی مؤمن...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابوالفضل پریمی

دونه دونه گناه لحظه لحظه دوری....

اے یوسف زهرا، سفرت کے بہ سر آید

بادست تو کے، نخل عدالت بہ سرآید

از پیک صبا، کے شنوم آمدنت را

کے بانگ، اناالمهدیت ازکعبہ برآید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابوالفضل پریمی